-
مبنا و هدف حقوق چیست؟
-
آیا باید از هر قانونی اطاعت کرد؟
-
قانون ابزاری در دست حکومت برای کنترل جامعه؟
-
ابزرای برای کنترل حکومت از خود کامگی و دیکتاتوری؟
تاریخ زندگی بشر ستم هایی را که حکمرانان زورگو بر مردم روا داشته اند هیچ گاه از یاد نمی برد. قربانیان این جنایات همیشه در پی آن بوده اند تا چاره ای برای این درد بیابند و به وسیله ای از خودکامگی فرمانروایان بکاهند.
حقوق (قانون): راهی برای جلوگیری از خودکامگی فرمانروایان و مانعی در راه تجاوز حکومت ها است.
به این معنی که” قواعدی برتر از ارادة حاکم نیز وجود دارد و حقوق باید از آن قواعد عالی و طبیعی پیروی کند و قیام و مقاومت مردم را در برابر بی عدالتی ها موجه سازد”
ریشه و مبنای حقوق چیست؟ (در پاسخ به این سوال دو مکتب را بررسی می کنیم)
- نخست مکتب حقوق تحققی- طرفداران حکومت ها، مبنای اصلی حقوق را اقتدار دولت دانسته و “حاکم“ را نماینده خدا و مأمور اجرای فرمانهای او می دانند و بر این باورند که قواعد حقوقی خود به خود و به دلیل پشتیبانی حکومت، همیشه محترم است.
- دوم مکتب حقوق فطری- طرفداران این مکتب: مبنای اصلی حقوق را عدالت می دانند.
قانونگذار باید از قواعد عدالت پیروی کند و جامعه در صورتی قانون را اجرا خواهد نمود، که دستورهای حکومت را عادلانه بیابد و لزوماً؛ احترام به اصول حقوقی(قانون) ناشی از ارادة حکومت نیست.
با اندکی تلخیص: مقدمة علم حقوق – زنده یاد دکتر ناصر کاتوزیان پدر حقوق ایران
برای مطالعه کامل و عمیق این دو نظریه پیشنهاد دارم کتاب مذکور را مطالعه فرمایید. قضاوت با شما!!!