بنام خداوند کار و خرد |
عنوان : حقوق کار مربیان ورزش در رویه قضایی ایران
محقق : پیمان محمدزاده
تاریخ : سال 1397
کانون : کانون وکلای دادگستری استان آذربایجان غربی
بنام خداوندگار کار و خرد
حقوق کار مربیان ورزش در رویه قضایی ایران
مقدمه :
آشنایی با شغل مربیگری ورزش
تعریف : به برنامه ریزی و آموزش ورزش و نرمش در سطح مبتدی یا حرفه ای “مربیگری ورزش” می گویند .
“مربی ورزش” کسی است که جهت دهی و آموزش افراد یک تیم ورزشی یا یک ورزشکار را بر عهده دارد. مربی معمولا ورزشکاری باتجربه در رشته ای است که آن را آموزش می دهد.
ویژگی های مربی ورزش:
مربی متکی به نفس، خوددار، منظم و الگوی ورزشکاران است.
بنابراین اگر شما به عنوان یک مربی می خواهید این ویژگی را در بازیکنان خود ایجاد کنید (که بی شک یک ورزشکار به آن ها نیاز دارد)، در وهله اول باید خود دارای آن باشید. اعتماد به نفس مربی می تواند به اعضای تیم توانی مضاعف بدهد.
ریزبین و دقیق است: در واقع این مربی ها هستند که استعدادهای ورزشی را شناسایی می کنند و این کشف تنها در صورت ریز بین بودن آنها امکان پذیر است.
صبور است : صبور بودن از ویژگی های یک معلم است و مربی ورزش نیز از این ویژگی مستثنی نیست.
پرانرژی و دارای روابط اجتماعی بالاست: یک مربی حرفه ای باید به عنوان مشوق و شتاب دهنده به تیم خود عمل کند. در ضمن باید این توانایی را داشته باشد که با افراد ارتباط عاطفی و اجتماعی برقرار کند؛ چرا که برای کشف استعدادهای اعضا و کمک به آن ها باید در ابتدا آن ها را به درستی بشناسد و با ضعف ها و قوت هایشان آشنا باشد. تنها با این ارزیابی دقیق است که او می تواند از بازیکنان در تیم بهترین استفاده را بکند.
انتقادپذیر و منعطف است: یک مربی حرفه ای باید اشتباهات خود را بپذیرد و آن ها را برطرف کند تا شاهد پیشرفت تیم خود باشد. این افراد می پذیرند که همیشه نکاتی برای یادگیری وجود دارد و همواره به دنبال یادگیری هستند.
نحوه ورود به شغل مربیگری ورزش:
به دو صورت انجام می گردد ؛
الف- فدراسیون های مختلف ورزشی .
ب- هنرستان ها و دانشگاه ها .
آنچه یک مربی ورزش باید بداند ” تمرینات ورزشی، علوم ورزشی، فیزیولوژی، حرکت شناسی، تغذیه و تناسب اندام، تربیت بدنی و طب ورزش” است.
پیشرفت شغلی:
یک مربی ورزش فعال هیچ گاه بیکار نخواهد ماند؛ زیرا می تواند به عنوان مربی در باشگاه های ورزشی آزاد فعالیت کند یا به عنوان مربی، کارشناس یا مربی بدنسازی جذب سازمان تربیت بدنی شود. اگر شما از نظر علمی واجد شرایط باشید و ازلحاظ عملی نیز تجربیات لازم را به دست بیاورید، می توانید جذب فدراسیون های ورزشی شوید.
فضای شغلی:
آموزش و پرورش، اداره تربیت بدنی، تربیت معلم، باشگاه های ورزشی کشور و … مربیان ورزش را به استخدام خود در می آورند. محیط کار این افراد باید امکانات ورزشی لازم را داشته باشد. نور، هوا و حجم سالن ها نیز باید مناسب باشد. حقوق و مزایای مربیان ورزشی بر اساس قوانین اداره امور استخدامی کشور است.
وظایف و مسئولیت ها یک مربی :
-
آموزش تکنیک های ساده ورزش، بدن سازی و بالابردن قوای جسمانی
-
آموزش ظریف ترین نکات یک ورزش
-
بررسی عملکرد بازیکنان تیم
-
برنامه ریزی برای راهبردهای تیم
-
تدوین برنامه بازی ها و زمان آن ها
-
دانستن اصول کمک های اولیه
-
تصمیم گیری در مورد شخصیت ها و قابلیت های بازیکنان (چون هدف مربی، تربیت افراد در ابعاد جسمانی- روانی است، باید از ویژگی های جسمی- روانی ورزشکاران در هر دوره اطلاع کافی داشته باشد)
مطلوبیت های شغلی:
بسیاری از مربیان ورزش معتقدند که کار مفرحی دارند و از انجام دادن آن خسته نمی شوند چرا که هم از لحاظ روحی و هم از لحاظ جسمی ارتقا پیدا می کنند. از طرفی، این شغل جزءمشاغل همیشگی است؛ زیرا ورزش همواره و در تمام دوره ها و زمان ها مورد توجه قرار داشته است. به ویژه در سال های اخیر توجه مردم به ورزش و ارتباط آن با سلامت جسمی و روحی باعث شده است که موقعیت شغلی خوبی برای این افراد به وجود بیاید.
محدودیت های شغلی:
حتما در زمان انتخاب این رشته به یاد داشته باشید که در برخی جوامع، تجهیزات مدرن و مقدار زیادی بودجه در اختیار مربیان ورزشی قرار می گیرد. اما در جوامع دیگر، ممکن است بودجه بسیار کم و امکانات ناچیز باشد و این موضوع بر بهره وری آن ها تاثیر به سزایی دارد. همچنین افرادی که دچار نارسایی قلبی و تنفسی هستند، نمی توانند این شغل را انتخاب کنند؛ زیرا حرکات شدید بدنی باعث پیشرفت بیماری آن ها می شود.
اهمیت شغلی:
ورزش بخش بزرگ و مهمی از فرهنگ جامعه ماست و در بسیاری از آثار به جامانده از گذشتگان ما به ویژه در شاهنامه فردوسی به ضرورت و اهمیت آن اشاره شده است. تحقیقات بسیاری نشان داده اند که ورزش علاوه بر اینکه ابزار ارزشمندی برای سلامت جسمانی است، رابطه نزدیکی با سلامتی روانی و به ویژه پیشگیری از بروز ناهنجاری های روانی دارد. (ورزش از اضطراب می کاهد، اعتماد به نفس را افزایش می دهد و خودپنداری مثبت را تقویت می کند.) همچنین در تمام زمان ها و دوره ها موردتوجه ومهم بوده است و هرگز اهمیت خود را از دست نخواهد داد؛ زیرا با سلامت جسمی و روانی افراد جامعه رابطه دارد. با این حال، ورزش نادرست نیز صدمات جبران ناپذیری به همراه دارد. پس لازم است متخصصان این رشته، ورزش را به طور صحیح به ما بیاموزند.
جهت کسب اطلاعات بیشتر می توانید به هنرستان های تربیت بدنی، باشگاه ورزشی محله خود، اداره کل تربیت بدنی، تربیت بدنی وزارت آموزش و پرورش یا کمیته های ورزشی (از جمله والیبال، بسکتبال و …) مراجعه و با کارشناسان آن ها گفتگو کنید. (منبع: فرهنگ نامه مشاغل)
در مهر ماه 1394 نشست کارگروه اشتغال و کارآفرینی وزارت ورزش و جوانان با عنوان “مشاغل ورزشی با مشارکت متخصصین شناسنامه دار میشوند : تشکیل شد
این نشست که با حضور دکتر محمود گودرزی برگزار شد. به گزارش پایگاه اطلاع رسانی وزارت ورزش و جوانان، دکتر فریده هادوی رئیس کارگروه گزارشی از نشست اخیر صاحب نظران حوزه اشتغال و کارآفرینی در ورزش ارائه نمود و در ادامه دکتر گودرزی ضمن تشکر از مجموعه اقدامات صورت گرفته در کارگروه اشتغال و کارآفرینی و ابراز امیدواری به ثمربخش بودن برنامه های این کارگروه در کاهش بیکاری به ویژه بیکاری جوانان تحصیل کرده و توسعه اشتغال و کارآفرینی در ورزش از طریق تشکیل شورای تخصصی بررسی صلاحیت های تخصصی مشاغل ورزشی از طریق کمیسیون ماده پنج تأکید کرد تا بدین وسیله زمینه برای شناسنامه دار شدن مشاغل ورزشی با مشارکت حداکثری متخصصین علوم ورزشی فراهم شود.
از مهمترین برنامه های عملیاتی کارگروه که گزارش آن به وزیر ورزش و جوانان (گویا در سال 1394)ارایه شده ؛ پیش بینی گنجاندن مباحث آشنایی با مشاغل ورزشی و چگونگی احراز آنها در سرفصل برخی دروس پایه، اصلی، تخصصی و انتخابی رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاهها از طریق شورای برنامه ریزی وزارت علوم و دانشکده های تربیت بدنی، تشکیل اتاق فکر برگزاری همایش دوسالانه کارآفرینی و اشتغال در ورزش به همراه جشنواره ایده های نو و ایجاد کریدور حمایت از ایده های کارآفرینانه و حمایت از ایده های نو در کسب و کارهای ورزشی ، شده بود .
ضمن اینکه در این نشست مقرر شد بود با هماهنگی و نظارت معاونت پشتیبانی و توسعه منابع وزارت ورزش و جوانان، زمینه انعقاد تفاهم نامه با صندوق کارآفرینی امید و تخصیص اعتبار مشترک فی مابین وزارت ورزش و جوانان و صندوق کارآفرینی امید با هدف حمایت مالی از کسب و کارهای کوچک و متوسط در ورزش فراهم شود.
تدوین آئین نامه حمایت مالی از پایان نامه های کارشناسی ارشد و رساله های دکتری در راستای اولویتهای پژوهشی حوزه اشتغال و کارآفرینی در ورزش، تاسیس دفتر کارآفرینی و اشتغال در وزارت ورزش و جوانان، تدوین طرح سرباز ورزش با هدف فراهم ساختن زمینه های توسعه تجارب کاری و انتقال دانش فارغ التحصیلان رشته تربیت بدنی و علوم ورزشی به سازمانهای ورزشی و ارائه آن به ستاد کل نیروهای مسلح و تدوین آئین نامه طرح کارورزی دانش آموختگان رشته تربیت بدنی و ارائه آن به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی جهت تخصیص اعتبار مصوب از دیگر اقداماتی بود که مورد تصویب وزیر ورزش و جوانان قرار گرفت بوده و مقرر شده بوده تا ساز و کار اجرایی آن در اسرع وقت فراهم و مراحل عملیاتی سازی آن ها طی شود.
شایان ذکر است که گویا در آن نشست دکتر رضا شجیع دبیر شورای راهبردی وزارت ورزش و جوانان، دکتر محمد رضا برومند دبیر کارگروه اشتغال و کارآفرینی وزارت ورزش و جوانان و لیلا صوفی زاده عضو کارگروه حضور داشتند .(منبع پایگاه خبری سانی وزارت ورزش و جوانان 07 / 07 /1394 )
هیأت وزیران در جلسه مورخ 1370.4.23 بنا به پیشنهاد مشترک وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان تربیتبدنی به استناد تبصره ماده (154) قانون کارجمهوری اسلامی ایران مصوب 1369.8.29 مجمع تشخیص مصلحت ناظم، آییننامه اجرایی موضوع تبصره ماده (154) قانون کار در ارتباط با ورزش کارگرانرا به شرح زیر تصویب نمود :
آییننامه اجرایی موضوع تبصره ماده (154) قانون کار در ارتباط با ورزش کارگران”
ماده 1 – کلیه کارفرمایان کارگاههای تولیدی، صنعتی، خدماتی و کشاورزی موظفند در امر ورزش کارگران بر اساس ماده (154) قانون کار جمهوری اسلامی ایرانبا وزارت کار و امور اجتماعی همکاری نمایند.
ماده 2 – کارفرمایان کارگاههایی که تعداد شاغلین در آنها بیش از (50) نفر است فردی متعهد و علاقمند آشنا به ورزش را به عنوان رابط با وزارت کار و اموراجتماعی و مسئول ورزش کارگاه انتخاب و به وزارت کار و امور اجتماعی معرفی خواهند نمود.
تبصره 1 – در آن دسته از کارگاهها که تعداد شاغلین در آنها بیش از یکصد نفر است و مسئول ورزش دارند، تشکیلات و برنامه ورزشی مناسب با شرایط کارگاهتوسط وی تهیه و به مدیریت کارگاه پیشنهاد میشود و پس از تأیید و تصویب در مراجع ذیربط به اجرا در خواهد آمد.
تبصره 2 – در کارگاههای موضوع این ماده که تعداد کارگران زن شاغل در آنها بیش از ((2)(1)) مردان شاغل باشد یک خانم متعهد و آشنا به امور ورزشی بانوان بهعنوان معاون مسئول ورزش کارگاه تعیین خواهد شد.
ماده 3 – مسئول کارگاه یا مسئول ورزش کارگاه در جهت جذب کارگران به ورزش و همکاری با ادارات کل کار و امور اجتماعی استانها و اداره کل تربیت بدنیکارگران (وزارت کار و امور اجتماعی) در برنامهریزی و اجرای دستورالعملهای ورزشی، با توجه به موارد ذیل تلاش خواهد نمود.
1- برنامهریزی برای انجام تمرینات ورزشی کارگران در رشتههای مختلف ورزشی. زمان تمرینات در هر هفته (2) جلسه و در هر جلسه (2) ساعت خواهد بود.
2- برگزاری مسابقات ورزشی بین کارکنان واحد مربوط و برگزاری مسابقات دوستانه با کارکنان سایر کارگاهها.
3- شرکت دادن تیم کارگری کارگاه در رشتههای مختلف و مسابقات کارگری (شهرستان، استان و قهرمانی کشور بر اساس تقویم ورزشی) و غیرکارگری که ازطرف وزارت کار و امور اجتماعی اعلام میشود.
4- همکاری با وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان تربیت بدنی برای تشکیل دورههای آموزش مربیگری و داوری در تهران و شهرستانها.
5- تهیه و ارائه گزارش فعالیتهای ورزشی کارگاه در پایان هر شش ماه به شورای اسلامی کار یا نمایندگان قانونی کارگران، مدیریت کارگاه، ادارات کل کار و اموراجتماعی استان و اداره کل تربیت بدنی کارگران (وزارت کار و امور اجتماعی) و پیشنهاد اعتبارات مورد نیاز فعالیتهای ورزشی کارگاه (در پایان هر سال برای سالبعد) به کارفرما جهت بررسی و تصویب.
6- برنامهریزی برای ورزش کارگران معلول شاغل در کارگاه با توجه به نوع معلولیت آنان.
7- برگزاری ورزش صبحگاهی بر اساس دستورالعملهای مشترکی که توسط سازمان تربیت بدنی و وزارت کار و امور اجتماعی اعلام میشود. (در هر هفته سهروز و هر روز سی دقیقه)
8- ایجاد هماهنگی با کارفرما در انجام برنامههای ورزشی کارگاه اعم از صبحگاهی، تمرینات تیمی و شرکت در مسابقات ورزشی که طبق تقویم ورزش کارگرانانجام میشود. کارفرمایان موظف به همکاری بر اساس این آییننامه خواهند بود.
ساعات تمرینات ورزشی در صورتی که در ساعات کار واقع شود جزء ساعات کار و در غیر این صورت به عنوان ساعات اضافه کار تلقی میگردد.
9- انجام کلیه برنامههای ورزشی بانوان در کارگاههای مربوط میبایست در محیط جداگانه و در فضای مناسب انجام پذیرد.
ماده 4 – شرکت کارگران ورزشکار در مسابقات استانی و قهرمانی کشور که در تقویم ورزشی مشخص خواهد شد به عنوان مأموریت ورزشی تلقی میگردد.
تبصره – در صورت تقاضای اداره کل تربیت بعضی کارگران (وزارت کار و امور اجتماعی)کارفرما موظف است با مرخصی ورزشی کارگران ورزشکار مورد نظرموافقت نماید.
ماده 5 – کارفرمایان کارگاههایی که بیش از (500) نفر شاغل دارند موظفند فضای مناسب ورزشی جهت کارگران مربوط فراهم نمایند.
تبصره 1 – ایجاد فضای ورزشی مذکور در این ماده بر اساس دستورالعمل صادر شده از سوی اداره کل تربیت بدنی کارگران (وزارت کار و امور اجتماعی9 صورتخواهد پذیرفت.
تبصره 2 – وزارت کار و امور اجتماعی و سازمان تربیت بدنی موظفند در صورت تقاضای کارفرما نقشه فضای ورزشی مناسب با تعداد شاغلین کارگاه را تهیه وارائه نمایند و نظارتهای بعدی را معمول دارند.
ماده 6 – شهرداریها و مراجع واگذاری زمین موظفند در صورت تقاضای وزارت کار و امور اجتماعی و کارفرما (با تأیید اداره کل تربیت بدنی کارگران) در موردواگذاری زمین و صدور پروانه ساختمان ورزشی در زمینهایی که کاربری ورزشی دارند، همکاری نمایند.
ماده 7 – کلیه کارفرمایانی که تعداد شاغلین کارگاههای مربوط به آنان کمتر از (500) نفر میباشد در صورتی که نتوانند نسبت به ایجاد فضای ورزشی در داخلکارگاه خود اقدام نمایند موظفند سالانه مبلغ ده هزار (10000) ریال به ازای هر کارگر به
حسابی که وزارت کار و امور اجتماعی اعلام مینماید، واریز نمایند.
تبصره 1 – وزارت کار و امور اجتماعی موظف است مبلغ دریافتی را صرفاً جهت توسعه و ایجاد فضاهای ورزشی و تفریحی کارگری در نقاط مختلف کشورهزینه نماید.
تبصره 2 – فضای ورزشی داخل کارگاه یا خارج از کارگاه باید به گونهای باشد که امکان استفاده خواهران کارگر و کارگران معلول نیز وجود داشته باشد.
تبصره 3 – سازمان تربیت بدنی کشور میتواند با هماهنگی وزارت کار و امور اجتماعی از تأسیسات ورزشی کارگری بازدید نماید.
ماده 8 – مجموعهای ورزشی و تفریحی کارگران که توسط وزارت کار و امور اجتماعی ساخته میشود زیر نظر هیأت امناء اداره خواهند شد. ترکیب اعضاءوظائف و نحوه تشکیل جلسات هیأت امنا توسط وزارت کار و امور اجتماعی تهیه و به تصویب ستاد هماهنگی ورزش کارگران (موضوع ماده 9 این آییننامه)خواهد رسید.
تبصره – احکام اعضای هیأت امنا توسط وزیر کار و امور اجتماعی یا مقامات مجاز از طرف وی صادر خواهد شد.
ماده 9 – به منظور تصویب تقویم ورزشی سالانه کارگران و نظارت بر حسن اجرای این آییننامه و همچنین تعیین ترکیب اعضاء، وظائف و نحوه تشکیل هیأتامنای موضوع ماده (8) این آییننامه ستاد هماهنگی ورزش کارگران با ترکیب ذیل تشکیل میشود:
1- وزیر کار و امور اجتماعی (رئیس)
2- معاون امور اجتماعی وزارت کار و امور اجتماعی (دبیر)
3- یکی از معاونین سازمان تربیت بدنی به انتخاب ریاست سازمان مذکور.
5- از هر یک از وزارتخانههای صنعتی (معادن و فلزات، صنایع سنگین و صنایع) یک نفر معاون به انتخاب وزیر مربوط.
6- از هر یک از وزارتخانههای کشاورزی و جهاد سازندگی یک نفر معاون به انتخاب وزیر مربوط.
7- نمایندگان بنیادهای شهید انقلاب اسلامی و جانبازان و مستضعفان انقلاب اسلامی.
8- نمایندگان اصلی کارگران در شورای عالی کار.
9- دبیر کل کمیته ملی المپیک جمهوری اسلامی ایران.
10- مسئول ورزش خواهران کشور.
تبصره 1 – در غیاب رییس ستاد، دبیر ستاد جلسه را اداره خواهد کرد.
تبصره 2 – زمان تشکیل جلسات توسط اعضای ستاد تعیین خواهد شد.
ماده 10 – عدم اجرای این آییننامه توسط کارفرمایان تخلف محسوب و با آنان طبق
ماده (73) قانون کار جمهوری اسلامی ایران رفتار خواهد شد.
حسن حبیبی – معاون اول رییس جمهور
جامعه شناسی ورزشی و سیاست

مقالات استاد پیمان محمدزاده وکیل پایه یک دادگستری ارومیه
مقدمه :
تربت بدنی و ورزش در معنای اعم را می توان یک پدیده اجتماعی خاص تلقص نمود، چه گستره اجتماع را به هر تقدیر ضعیف یا قوی بهره مند می سازد و به توسعه روابط و مناسبات دوستانه و انسانی در بین اقشار مختلف اجتماعی دامن می زند . این پدیده بعنوان یک واقعیت اجتماعی در ساختار جامعه وجود و حیات دارد، تحول و تکامل می پذیرد، موسسات، ادارات و نهادهای کوچک و بزرگ اعم از دولتی یا غیر دولتی را تأسیس و اداره میکند، دارای قوانین، مقررات و آئین نامه های خاص خود می باشد و طبق این قوانین و مقررات عمل کرده و با پدیده های اجتماعی دیگر روابط متقابل برقرار میکند .
روابط ورزشی بعنوان یکی از شبکه های روابط اجتماعی در جامعه عمل کرده و روابط اجتماعی از نوع فرهنگی و سیاسی تبادلات و مناسبات گسترده و یا محدودی را به تناسب مورد ذیربط بوجود می آورد .
روابط سیاسی و ورزش و تربیت بدنی
با توجه به شکل جوامع فعلی که نوعاً جوامعی سیاسی بوده و بویژه در کشورهای جهان سوم انقلابات متعددی را شاهد هستیم، بحث بسیار مهم و حساسی را تشکیل می دهد بطوریکه حتی در بین توده مردمی که در کشورهای مختلف دستی بر ورزش داشته و یا به ورزش مشغولند، وجود دارد و از طرف متخصصین و کار شناسان علم ورزش نیز به این موضوع پر اهمیت توجه کرده و ورزش را با سیاست به معنای خاص مرتبط در نظر گرفته اند .
در این مباحث، ورزش بعنوان عامل تقویت کننده در پیشبرد اهداف دمکراتیک و سیاستهای آن در جامعه دموکراسی و تقویت سیاسی ملی و رفع اختلافات سیاسی و ملی مطرح گردیده است .
مصداق عینی و آشکار نفوذ روابط ورزشی در سرتاسر روابط اجتماعی و کل ساختار جامعه را می توان از کنش و واکنشهای آن با روابط سیاسی ملاحظه نمود .
نمودهای سیاسی را می توان جزئی از روابط اجتماعی در مفهوم عام بین اقشار مختلف اجتماعی و یا مناسبات بین اجتماعات گوناگون محسوب داشت، اینگونه روابط سیاسی هریک به نحوی با وسایل و طرق گوناگون عام بین اقشار مختلف اجتماعی و یا مناسبات بین اجتماعات گوناگون ( بطور ریشه ای و یا با صور عینی و ظاهری، بطور جامع و کلی یا بصورت مقطعی و جزئی، در محدودهای وسیع یا با مرزبندی مشخص با روابط ورزشی – اجتماعی خاص، تربیت بدنی و ورزش، ساختار و شبکه های آن ) مرتبط بوده و در عین بهره برداری نقش زیرساز و یا کارکردهای پنهانی و صوری آن برای پیشبرد و گسترش روابط موجود و شبکه های آن در حیطه وظایف خویش از آن استفاده کرده و متقابلاً در تقویت روابط ورزشی – اجتماعی در درون یک جامعه و در بین ملل گوناگون نقش عمده ای را ایفا میکنند که تاریخ معاصر ورزش در جهان مصداق خوبی بر این فرایند ارتباطی میباشد .
در تربیت بدنی و ورزش تطبیقی از ورزش بعنوان پدیده ای که فی نفسه از نظر پیشبرد اهداف سیاسی موضعی بی طرف دارد یاد می شود ولی خمیر مایه ورزش و ماهیت ورزش را طوری میداند که براحتی تحت نفوذ اهداف غیر ورزشی قرار گرفته و از آن بعنوان بهترین عامل برای سرکوبی احساسات سیاسی مردم و سرکوب آنان استفاده سوء شده است . همچنین از ورزش و تربیت بدنی در توسعه و تحکیم مبانی ملی، وحدت و یکپارچگی سیاسی و مطرح شدن نظامات سیاسی یک کشور در صحنه بین المللی و میادین ورزش جهانی نام برده شده است .
از تاثیرات مهمی که ورزش بر سیاست دارد می توان به ایجاد صلح بین دو ملیت مختلف اشاره کرد.چنانکه دیدم در سال ۱۹۷۱ بازی پینگ پنگ بین جوانان چینی و آمریکایی، عامل مهمی برای صلح و در واقع ایجاد رابطه سیاسی وبهبود آن بین دو کشور شد.
ورزش همین طور عامل مهمی برای تثبیت غرور و عزم ملی و ایجاد حس اتحاد محسوب می شود. همان طور که در سال ۲۰۰۵ پس از پیروزی ایران از بحرین مردم ایران به خیابان ها رفتندو این شادی را جشن گرفتند و یا بازی ایران و آمریکا که با نتیجه ۲-۱ به نفع تیم ایران به پایان رسید.
از تأثیرات دیگر ورزش می توان از جنبه ی سرمایه داری و قدرتمندی آن نام برد . برای مثال می توان به برقراری ارتباط بین کیسینجر و رییس فیفا که میزبانی آمریکا در جام جهانی ۱۹۹۴ را به همراه داشت اشاره کرد.
ورزش ضررهایی هم به سیاست می زند . مثلاً هنگامی که ورزشکاری پرطرفدار بگوید که می خواهد به چه کسی رأی دهد، همه ی طرفداران او هم به فرد مورد نظر رأی خواهند داد ؛ چون آن ورزشکار برایشان تبدیل به شخصیت کاریزمایی شده است و این خود باعث نادرست شدن انتخابات می گردد.
همچنین ورزش ابزاری برای نشان دادن اعتقادات می باشد. همانگونه که ورزشکاران ایرانی (و برخی دیگر از ورزشکاران مسلمان) با حریفان اسراییلی خود مسابقه نمی دهند. حتی اگر به قیمت از دست دادن مدال های رنگارنگ باشد.
با توجه به مطالب فوق می توان به این نتیجه رسید که اگر چه در ظاهر ورزش از سیاست جداست ولی در عمل ورزش یکی از کارآمدترین ابزار های سیاست مداران است.
« ورزش و سیاست نباید با هم مخلوط شوند » ! این فریاد معترضانه ی حاکمان چین در واکنش به تهدید تحریم بازی های المپیک تابستانه پکن از یک آزمون واقعیت ها سرفراز بیرون نمی آید. حقیقت آن است که ورزش و سیاست همیشه با هم به طور نزدیک مربوط بوده اند.
در این باره مثال های بسیاری می توان برشمرد . المپیک برلین در 1936 همان قدر زیر سلطه تبلیغات نازی ها قرار داشت که تحت تاثیر رویدادهای ورزشی بود . طی دوره جنگ سرد « دیپلوماسی پینگ پونگ » به بهبود روابط رسمی میان چین و ایالات متحده کمک نمود . در 1990 قبل از آن که دو آلمان با هم متحد شوند یک تیم ورزشی روانه بازی های المپیک کردند .
این ادعا که ورزش و سیاست امروز در عصر رسانه ها در مقایسه با گذشته دیگر از هم جدا شده اند اتفاقاً بیش از اندازه سخنی سطحی است. بازی های المپیک فعلی به جهت ترکیبی از دلایل اقتصادی و سیاسی به پکن واگذار شدند و چین نیز میزبانی بازی ها را به همین دلیل می خواست. تنش فعلی میان چین و (در درجه اول) عقاید عمومی جهان غرب در آستانه المپیک پکن پیامد بی کفایتی، دورویی و برافروختگی مشروع لیکن به طور بالقوه زیانمند است.
بی کفایتی چین در شیوه رفتار خود با بحران تبت البته برای کسی شگفت انگیز نبود. رژیم پکن در واقع قربانی ناتوانی در انجام اصلاحات در خودش می باشد. چین در بازی های المپیک فرصتی نمادین برای استحکام بخشیدن و ستایش جایگاه جدید خود در جهان می دید. حاکمان چین که وقایع تبت آنها را غافلگیر کرده و از جهت شدت و محبوبیت آنچه آن را احساسات « ضد چینی » نامیدند شگفت زده شده بودند دوباره به شیوه های سنتی رژیم های تمامیت خواه بازگشتند و برای ایجاد ناسیونالیسم عمیق و احساسی از تحقیر در برابر غرب در شهروندان خود به تلاش پرداختند.
چینی ها امروز همانقدر از بدرفتاری با مشعل المپیک در لندن، پاریس و سانفرانسیسکو حیرت زده شده اند که آمریکایی ها در 2001: « چرا آنها از ما متنفرند »؟ « ما به آنها چه بدی کرده ایم » ؟ رژیم چین که خود را از واقعیت های سیاسی در سطح جهان منزوی ساخته و از درک مفهوم « جامعه مدنی » ناتوان است، مردم خود را به ابراز نظر مخالف نسبت به تمامی کسانی که به چین بی احترامی می کنند تشویق می کند که این رفتار نیز به نوبه خود باعث ایجاد عکس العمل های منفی می گردد.
لیکن دورویی جهان غرب با بی کفایتی رژیم چین تقریباً هم سنگ است. در زمانی که جامعه بین المللی میزبانی بازی های المپیک را به چین « اعطا » نمود غرب نشان داد که عملاً تا چه اندازه اندک به حقوق بشر و دموکراسی اهمیت می دهد . این اندیشه که رژیم چین به سرعت کشورش را به یک غول باز، میانه رو و خیراندیش تبدیل خواهد کرد یک ریاکاری، یک برداشت اشتباه بسیار بزرگ و یا یک آرزوی محال بود.
تنگناهایی که رژیم چین در برابر کشورهای دموکراتیک جهان قرار می دهد قابل درک است . از یک طرف در این کشورها نیاز مبرم به منابع مالی و بازارها را می بینیم و از طرف دیگر مقامات حکومتی مجبور به واکنش مناسب به حساسیت های شهروندان خود هستند. این شرایط باعث می شود که کشورهای دموکراتیک میان سرزنش و اطمینان خاطر دادن به چین در نوسان باشند و برای یافتن یک راه یکدست و متحد برای دفاع از اصول و ارزش های غربی و آنهم بدون رساندن صدمه به منافع اقتصادی به تلاش بپردازند.
اکنون غرب تصور می کند که « راه سومی » را یافته است : از یک سو تهدید به تحریم شرکت در مراسم گشایش بازی ها و هم زمان ادامه تصمیم برای شرکت در خود مسابقات ورزشی. به این ترتیب مردم چین، ورزشکاران کشورهای شرکت کننده و جهانی که در آرزوی « نان و بازی » می سوزد از چیزی محروم نمی شوند و به حاکمان چین نیز نشان داده می شود که با توجه به عدم رعایت حقوق بشر و افکار عمومی مردم جهان توسط آنها دیگر نمی توانند « از مجازات کارهای خلاف خود » در امان باشند . مسئله اینجاست که یک چنین انتخابی مستلزم آن است که دولت های غربی واقعاً بر سر تصمیم خود باقی بمانند.
قدرت خشم و برآشفتگی یک جزء لازم از جهانی شفاف و وابسته به هم است که در آن سعادت بی خبری کنارگذاشته شده است. لیکن واکنش های گزینشی به اقدامات خودکامگی و استبداد می تواند مسئله ساز و زیانبخش باشد. چین به هر حال قدرتی است که در وضعیت موجود خود علاقه ای به صدمه رساندن به نظام جهانی را ندارد و قدرتی است که شدیداً از جایگاه جدیدش در جهان خرسند است. اما به هیچ وجه علاقه ای به تحول اساسی در نظام حکومتی خود نیز ندارد و به ویژه ایجاد تحول از طریق فشار های خارجی.
ورزشکاران سیاسی و سیاسیون ورزش
در جوامع امروز جهان،ورزش با سیاست با یکدیگر عجین شده اند به نحوی که نتوان انها را از یکدیگر تفکیک کرد و انچه که بیش از هر چیز در جهان امروز نمایان است نقش های کلیدی ورزش که در اختیار سیاسیون مجرب و یا مدیرانی با تجربه است .البته انچه که هویداست میزان علاقه و توجه مردم و در کنار ان افراد سیاسی به این مقوله مهم است، آنچنانکه در جهان امروز سیاستمداران مشهوری می توان نام برد که در امر ورزش نیز دستی بر اتش دارند.
از کشورهای حوزه خلیج فارس گرفته که امیران صاحب منصبان ورزش هستند و از کشورهای فقیر آفریقا و اسیا و آمریکا گرفته تا بسیاری از کشورهای پیشرفته اروپا و آمریکا این امر بخوبی نشان داده شده است و شاید نمونه بارز آن افرادی چون برلوسکونی نخست وزیر سابق ایتالیا که مسئولیت باشگاه میلان ایتالیا را بر عهده دارد . هر چند نباید از نقش پله اسطوره برزیلی گذشت که در کشوری صاحب فوتبال وزیر ورزش است و حتی در سالیان پیش تشویق به شرکت در انتخابات ریاست جمهوری آن کشور شد، اما از این امر سرباز زد . در همین سال جاری نیز شرکت ژرژ وه آ فوتبالیست شهیر لیبریایی در انتخابات ریاست جمهوری کشورش را مثال زد که تا دور دوم انتخابات نیز پیش رفت وآنجا رقابت را به رقیب خود واگذار کرد .
(( سابقه تاریخی جامعه ورزشی و سیاست ))
بازيهاي المپيك كه از دوران یونان باستان به عنوان يكي از پديدههاي ورزشي و البته اجتماعي مطرح بوده است. بازيهاي المپيك یونان باستان بخشي از تمدن يونانيها به حساب ميآمد. اين بازيها چند ويژگي بارز داشتهاند. ويژگي ثبت نتايج اين بازيها كه داراي اهميت بسيار بوده است . يكي ديگر از پديدههاي مهم اين بازيها كه با سياست بسيار ارتباط داشته پديده صلح المپيك (truce) است . صلح المپيك تعاملي براي بازيهاي المپيك بود كه در حين بازيها و خصوصاً چندين روز قبل از بازيها كليه فعاليتهاي جنگي بين دولت شهرهاي يونان باستان برقرار ميشد . البته در مورد صحت اجراي صلح المپيك اطلاعات دقيقي در دست نيست اما حداقل به لحاظ صوري گفته ميشد كه جنگها در اين دوره متوقف شدهاند . بعد از بازيهاي المپيك باستان، بازيهاي المپيك نوين بودند كه در سال 1896 به طور رسمي در آتن آغاز شدند . در همين اولين دوره تعامل ورزش و سياست مساله بارزي است . چرا كه در اين دوره تنها دليل برگزاري بازي ها حمايت هاي سياسي از آن بود .
اوج تعامل ورزش و سياست در بازيهاي 1936 برلين قابل مشاهده است. اين بازيها به طور كامل يك نمايشگاه سياسي عنوان شدهاند و بيش از آنكه محل برگزاري مسابقات باشد محلي براي عرضاندام حزب نازيسم در آلمان بود . هيتلر به برگزاركنندگان اين بازيها اختيار تام داد تا اين بازيها را با شكوه هرچه تمامتر برگزار كنند . اين دوره از بازيها كه تحولي به لحاظ ورزشي بود به لحاظ سياسي نيز فرصتي خوب براي نمايش حزب سياسي نازيسم محسوب ميشد .
المپيك 1968 مكزيكو ديگر مسابقاتي بودند كه در آن سياهپوستان ميداني براي اتحاد سياسي خود و اعتراض عليه سياهستيزان يافتند.
سال 1996 كه يكصدمين سال بازيهاي المپيك نوين بود برخلاف انتظار همگان كه فكر ميكردند اين بازيها در آتن برگزار خواهند شد، در آتلانتيك، شهري بسيار حائز اهميت در آمريكا برگزار شدند . در اين دوره از بازيها نيز حضور پررنگ مسائل سياست محسوس بودند .
عمده اين تعامل را ميتوان در اوايل دهه 1990 ديد. بعد از جنگ تحمیلی ايران و عراق، بازي واليبالي در المپيك 1990 پكن بين اين دو كشور برگزار شد كه هدف اصلي آن برقراري صلح بين اين دو كشور بود.
جامعه ورزشی و سیاست در ایران
اما در کشور ما هم از دیر بازورزش و سیاست مجاورت نزدیکی به هم داشته اند که مرزی نشود برای آن دو قائل شد و بیگمان غلامرضا تختی مرد شماره یک این دو عرصه است مردی که بواسطه قهرمانی در کشتی جهان و همچنین محبوبیت در میان مردم بواسطه صفات قهرمانی و اخلاقی برای حکومت می توانست نقطه قابل اتکایی باشد اما مرحوم تختی از بین قهرمان حکومت شدن و یا قهرمان مردم ماندن دومی را برگزید و همواره پشتیبان صدیق محمد مصدق ماند تا حکومت دلخوشی از این قهرمان مردم نداشته باشد.
در فوتبال ما در پیش و اوان انقلاب نیز نمونه هایی یافت میشود که میتوان به ماجراهای سیاسی ورزشکاران اشاره کرد که میتوان به پرویز قلیچ خانی اشاره کرد ویا بسیاری دیگر از بزرگان فوتبالی که بعلت وقوع انقلاب کشور را ترک گفته و یا خانه نشین شده اند که نمونه تلخ ان اندارنیک اسکندریان بازیکن نامدار ایران است که در جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین هم عضو تیم ملی بود اما تأسف اینکه ایشان سالهاست در امریکا سکنی گزیده و فرزند ایشان الکس اسکندریان در تیمهای فوتبال رده های مختلف سنی آن کشورعضویت داشته است. البته ماجراهای افرادی چون حشمت مهاجرانی مربی تیم ملی در همان جام جهانی نیز نمونه هایی از این دست هستند و البته در این میان سیاستمدارانی ورزشکار هم ظهور کرده اند که میتوان به امثال احمد خمینی اشاره کرد که همبازی بسیاری از همین فوتبالیست های قدیمی بود که در جوانی به دلیل مشاغل سیاسی خود فوتبال را کنار گذاشت .
و البته تعدادی از همین پیشکسوتان فوتبال که در ایران مانده اند و یا اینکه اجازه زندگی در این کشور را یافته اند به وساطت و پادر میانی ایشان از این افراد پیش مسئولان میتوان اشاره کرد .
{{ سیاست و ورزش در بعد از انقلاب و جنگ نیز بار دیگر تداخل عجیبی پیدا کردند }}
اولین دوره شورای شهر نمونه واضحی از این دست است . امیر عابدینی فوتبالیست سابق کشور که به سطح معاون وزیر هم رسیده بود و بعد ان مدیر عامل باشگاه پرسپولیس شده بود و البته در این پست هم موفق بود و بواسطه همین موفقیت کاندید عضویت در شورای شهر اول تهران شد. در چنین شورایی که افرادی سرشناس سیاسی چون عبدالله نوری و سعید حجاریان و جمیله کدیور صاحب ارای بالایی شدند امیر عابدینی نیز ناکام نماند و با رای بالای خود جز افراد اول علی البدل شورا شد که مدتی بعد از گذشت عمر شورای اول با استعفای چند تن از اعضای شورا برای شرکت در انتخابات مجلس ایشان وارد شورا شدند، البته ورزشکارانی دیگری چون محمد پنجعلی هم کاندیدا بودند اما نتوانستند وارد عرصه سیاسی شوند . در نقطه مقابل هم ورود افرادی چون مهندس صفایی فراهانی به ورزش با سالها سابقه مدیریت صنعتی و عضو ارشد جبهه مشارکت مهمترین تشکل سیاسی آن زمان، رابطه ورزش و سیاست را در آن زمان دو طرفه کرد اما آغازی بود برای ورود افرادی که سیاسی بودند .
دور دوم انتخابات شوراها که توام با قهر سیاسی مردم با اصلاح طلبان شد سبب ورود چهره هایی نا آشنا و به عباراتی غیر قابل انتظار منجر شد و در این بین ورزشکاری نامدار چون رسول خادم هادی ساعی و… هم موفق به ورود به این عرصه شد . البته رسول خادم پیش از آن نیز به کرات وارد عرصه سیاست شده بود . انتخابات ریاست جمهوری سال ۷۶، رسول خادم جوانی ۲۵ ساله با اعتباری کاملا ورزش و موفق را وارد میدان سیاست کرد تا از اعتبار خویش به سود جریان حاکم کشور هزینه کند هر چند که دوم خرداد ۷۶ سرنوشت به گونه ای دیگر رقم خورد اما رسول خادم چند سال بعد از آن وارد شورای شهر شد .
استاد دانشگاه آزاد اسلامي دکتر اسماعیلی اينگونه نتيجهگيري كرد كه رابطه بين ورزش و سياست يك رابطه تعاملي است . يك رابطه دو طرفه كه فراوان در جامعه ديده ميشود . اين تعامل ميتواند يك جنبه مثبت و يك جنبه منفي داشته باشد.اگر حسن رابطه يك فرصت و يك تعامل متعادل براي ارتقاي سياست و ورزش باشد، مطمئناً با يك احترام متقابل همراه خواهد بود . اما ممكن است در اين تعامل يك سوء رابطه پيش آيد كه اين جنبه منفي تهديدهايي را براي هر دو طرف به وجود خواهد آورد . در اين ميان احتمالاً يك گروه از گروه ديگر سوءاستفاده ميكند .
خلاصه اینکه روابط اجتماعی سیاسی و تربیت بدنی و ورزش در هر جامعه ای متقابلاً در توسعه و تحکیم یکدیگر گام بر میدارند و در سمت گیری جامعه مطلوب و تحقق انسان بر تر موثرند . فرایند عدم بهره برداری و استفاده صحیح و سالم از تربیت بدنی و ورزش به عنوان یک موجودیت اجتماعی مفید و سازنده در تحکیم و توسعه روابط اجتماعی بین مردم و ملل گوناگون را میتوان یک ضایعه قابل توجه انسانی و اجتماعی محسوب داشت و یک واقعه تأسف بار در سیر حرکت تاریخی بشر تلقی نمود .
حقوق ورزشی
چکیده:
حقوق ورزشی به موازات رشد اجتماعی ورزشی به نظام مند کردن این پدیده اجتماعی همت گمارده است . بحث مسئولیت مدنی ورزشکاران، معلمین، مربیان، مدیران ورزشی، تماشاگران و تولید کنندگان لوازم ورزشی یا مباحث جزائی در خصوص عملیات ورزشی، از مباحث مهم حقوق ورزشی است، که در قانون اساسی، قوانین عادی، عرف جامعه، آیین نامه ها و مقررات جاری بیان گردیده است.
در جهان کنونی، ورزش یکی از راه های مؤثر تربیتی و اخلاقی بویژه برای جوانان است، وسیله ای که روز به روز چهرة علمی بیشتری پیدا می کند. ورزش همزاد بشر و همراه او در گذر روزها بوده است . برای ورزش آغاز ی نمی توان دانست زیرا بشر از آغاز آفرینش، برای ماندن و زیستن نیاز به جنبش ماهیچه های خویش داشته و تا فرجام زندگی، ورزش همسفر او خواهد ماند . در یک سخن ورزش پاکزاده نیاز زندگی بشر است که با چرخش گیتی به پختگی امروز رسیده است. توصیه های فراوانی هم در راستای پرداختن به ورزش در کلام پیشوایان دین ملاحظه می شود از جمله :
پیامبر گرامی (ص) فرموده اند :
«عَلِّمُوا أَبناءَ کُمُ السِّباحَهَ وَ الرِّمایَۀَ » به فرزندانتان شنا و تیر اندازی را یاد بدهید(16 )
رهبر کبیر انقلاب نیز فرموده اند : اِن شاء الله ورزشکاران به همان صورتی که ورزش جسمی دارند ورزش روحی هم داشته باشند، از قدیم ورزشکاران ایران به یاد خدا و علی (ع) بوده اند و این از برجستگی های آنان بوده است(3 ). امروزه ورزش دیگر بازی و سرگرمی نیست، بلکه، ورزش پیشه، تجارت و صنعت است . ورزش، اکنون، دارای ارزش و اهمیت فراوانی در جامعه است و دارای ابعاد گوناگون اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فردی است. از بعد سیاسی چه در درون مرزها و چه برون مرزها، ورزش دارای جایگاه والائی است . و پیروزی در میدان های ورزشی وسیله ی مفیدی برای تبلیغ و اثبات اعتبار ملی است و به همین جهت بودجه های کلان و نیروهای انسانی فراوان برای پیشرفت ورزش و توفیق در میدان ها صرف می شود . دولت های گوناگون با سرمایه گذاری در ورزش می کوشند، اقتدار خویش را به جهانیان اثبات کنند . گاه ورزش صحنه کنشهای سیاسی دول متخاصم است . کناره گیری ورزشکاران ایرانی از رقابت با ورزشکاران اسرائیلی تبار نمونه ای از چنین کنش هایی است . انحراف افکار عمومی از مسائل جاری به وسیله تبلیغات گسترده در ورزش و استفاده ابزاری از ورزشکاران در جریان انتخابات از دیگر ابعاد اهمیت ورزش در سیاست است . ورزشکاران نمایندگان غرور ملی و ارزشهای مردم ملل خویش هستند . این اهمیت روز افزون باعث شده است که اندیشمندان حقوقی متمایل به تأسیس رشته ی خاصی با عنوان «حقوق ورزشی» شوند و شرط بندی بر روی پیش بینی نتیجه بازی ها و ترویج مدهای مو و خالکوبی ها از آثار و اهمیت ورزش در مسائل اجتماعی است . ورزش ابزار سلامت اجتماعی و سعادت نوع بشر می تواند نقش مؤثری در پیشگیری از ناهنجار اعتیاد و درمان آن دارد و دول با کفایت و مدبّر با سرمایه گذاری بر روی ورزش تکلیف خود را در برابر مردمان خود به انجام می رسانند .اهمیتی که ورزش در جهان کنونی دارد موجب گردیده است تا موضوع علوم گوناگون مانند : جامعه شناسی، پزشکی، مدیریت و… قرار گیرد . حقوق نیز همپای دیگر علوم به بررسی این پدیده اجتماعی پرداخته است . در کشور ما در زمینة حقوق ورزشی نو پا است و رویه ی قضایی، چندان که باید به این پدیده ی مفید اجتماعی و مبارزه با خطر های ورزش نپرداخته است. بر این اساس به لحاظ فرا گیر بودن مسائل ورزشی در دنیا و به دلیل تبلیغات جهانی مبنی بر عدم توجه کافی اسلام به ورزش ضرورت دیده شد که مشخصات و سیمای کلی ورزش در اسلام از لحاظ فقهی و حقوقی مورد بررسی قرار گیرد و تنظیم و عرضه شود. هر چند که در خصوص مقرّرات مربوط به مسائل ورزشی به ویژه حقوق ورزشی در کشور ما متأسفانه کار نشده است و این رشته، رشته بسیار جوانی است که البته در مورد ضوابط حاکم و آیین نامه هایی که تعیین شده است عمدتاً از کشور های صاحب نظر خارجی استفاده شده است . حتی در ورزش کشتی که ورزش اصلی ما به حساب می آید.
آقائی نیا ( 1369 ) در کتاب خود به حقوق ورزشی و قواعد عمومی حقوقی جزا و همچنین در مورد حوادث ناشی از عملیات ورزشی و مسئولیتهای مدنی در ورزش می پردازد و به نتیجه ای که این نویسنده رسیده است : موضوع علم حقوق نهایتاً جرم، شبه جرم، خطا، مسئولیت، مجازات، محکومیت با جبران خسارت و مسائلی از این قبیل می باشد و مدیریتهای ورزشی با وقوف به واقعیتهای حقوقی با بینشی گسترده تر انجام وظیفه نمایند نهایتاً جامعه ورزشی از ضایعه و تعرض مصون بماند ایشان در کتابی دیگر به مسئولیتهای مدنی از جمله مسئولیت پزشک تیم که متعهد به ارائه خدمات حرفه ای طبی به ورزشکاران و دستمزد وی که توسط مؤسسه یا یک شخص حقوقی و … تأمین می گردد و به مسئولیت مدیران باشگاهها که مالکین و متصرفین اماکن ورزشی در قبال تقصیر در طراحی ساختار نگهداری، تعمیر امکانات ورزشی نیز مسئولند و به مسئولیتهای داور و دست اندرکاران می پردازد . اودر جایی دیگر به نظریه مبتنی بر جرم نبودن حوادث ناشی از عملیات ورزشی و حمایتهای قانونی از مدیریتهای ورزشی پرداخته و اینکه در اصل سوم قانون اساسی بند دوّم : تربیت بدنی رایگان و ایجاد امکانات و تسهیلات آن را از وظایف دولت شمرده و این نشانه ی جایگاه مهمّ ورزش در میان اساسی ترین نهادهای ورزشی است .
کاتوزیان (1376 ) در قسمتی از کتاب خود به مسئولیت های مدنی ناشی از ورزش و به خطای ورزشی و اثر آن در روابط حقوقی را مطرح می کند و اینکه اجرای قواعد عمومی در ورزش ممکن نیست، زیرا پاره ای از جرائم مانند ضرب و جرح، در این زمینه مباح و گاه ممدوح است . و معیار تعیین خطای ورزشی « رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیانبار واقع می شود و به مسئولیت کیفری هم اشاره دارند.
کاتوزیان ( 1378 ) درتحقیق خود به حقوق ورزشی و اقسام قوانین آن و به خطای ورزشی و مسئولیتهای ناشی از آن که در سه زمینه قابل بررسی است :
1) در رابطه ی ورزشکاران به هنگام بازی های ورزشی
2) در رابطه ی ورزشکاران و مربیان با اشخاص ثالث و بویژه تماشاگران
3) در رابطه با ورزشکاران و مربیان و مؤسسه های ورزشی پرداخته است و نتیجه ای که نویسنده گرفته است ؛ معیار تعیین خطای ورزشی رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیانبار واقع شود . و مسئولیت خساراتی که تماشاگران مسابقه های ورزشی می بینند، اصولاً بر عهده ی برگزار کنندگان آن است، مگر اینکه ناشی از خطای بازیکنان یا اقدام تماشاگران باشد . مبنای این مسئولیت بر پایه ی تقصیر است که باید آن را کوتاهی در تأمین امنیت تماشاگران دانست .
نجفی توانا (17 ) درتحقیق خود به مقرّراتی که در رابطه با ورزش در غالب آیین نامه ها و ضوابط خاصی که بعضاً جنبه ی بین المللی دارد، می پردازد و همچنین در مورد حوادث ورزشی را به هر گونه صدمات جسمی، مالی یا روانی در محیط ورزشی در حین ورزش اعم از مسابقه یا تمرینات که به طرف دیگر وارد شود تلقی می کند، این عملیات ورزشی و حوادث ورزشی طبق قانون اگر همراه با مقرّرات یا رعایت ضوابط باشد مجرم نیست و جرم نبودن حوادث ناشی از عملیات ورزشی منوط به چند شرط است (17 ). به هر حال در رابطه با ورزش، به هر صورت و نوعی که باشد، مقرّراتی حاکم است که رعایت آن مقرّرات و ضوابط موجب خواهد شد که اولاً : ورزش جنبه ی پرورش جسمی و روحی و ثانیاً : جاذبیّت لازم و ثالثاً : سلامت افراد ورزشکار و محیط ورزشی را ایجاب کند . این مقرّرات در رابطه با هر رشته ی ورزشی متفاوت است و تحت ضوابط خاصّی است که بعضاً جنبه ی بین المللی دارد . روی آوردن به ورزش و خودداری از سستی و تنبلی در کلام شعرای فارسی زبان نیز دارای سابقه است از جمله وحشی بافقی یزدی، نظامی، خواجوی کرمانی، سعدی، حافظ و شعر معروف ابوالقاسم فردوسی زینت بخش تمام محافل ورزشی است .
زنیرو بود مرد را راستی زسستی کژی آید و کاستی
از دیدگاه حقوقی، قوانین ورزشی را می توان به دو گروه اصلی تقسیم کرد :
– گروهی از قواعد که ساختمان اصلی بازی های ورزشی را احاطه و اداره می کند در واقع قوانین بازی و اجرای درست هر شاخه ای از فعالیت های بدنی است، مانند این که در بازی فوتبال جز دروازه بان، بازی کنان دیگر حقّ ندارند با دست توپ را هدایت کنند، بازی باید در محدوده ی معین زمین ورزشی جریان یابد، حمله به دروازه بان ممنوع است و مانند اینها . تخلف از این قواعد « خطای ورزشی » است و ضمانت اجرای ویژه ای به عنوان مجازات متخلف را به همراه دارد .
– گروه دیگر قواعد، که بعضی مراقبت ها و احتیاط های ویژه را بر بازیکنان تحمیل می کند و هدف آنها تأمین ایمنی بازیکنان به هنگام مسابقه و پرهیز از خشونت و انتقام جویی و سالم سازی محیط ورزشی است .
حقوق ورزشی، در اصل، یک شاخه حقوقی مختلط است . که در یک مفهوم عام به دو بخش تقسیم می شود :
حقوق ورزشی کیفری، و حقوق ورزشی خصوصی، قبل از بحث، لازم است منابع حقوقی ورزشی مورد بررسی قرار گیرد. قواعد حقوقی، فرآیند نیرو ها و قدرت های مختلفی است که در هر جامعه وجود دارد که به این نیرو ها اصطلاح منابع حقوق گفته می شود . نقش هر یک از این نیرو ها در هر کشور متفاوت است. منابع حقوق عبارتند از قانون اساسی، عرف، رویه قضایی، دکترین(13 ). حالا این سؤال مطرح می شود که آیا در قانون اساسی از ورزش به صراحت نام برده شده است یا این که مشروعیت خود را به طور غیر مستقیم از قانون اساسی بدست می آورد ؟ که در یک گفتار به بررسی این سؤال می پردازیم. در کشور ما، قانون مهمترین مبنع حقوق است و قدرت آن را با سایر منابع نباید برابر دانست، ولی همه متونی که به نام قانون مشهور است از حیث اعتبار برابر نیست، و سلسله مراتبی بین آنها وجود دارد که در مرحله ی نخست باید مورد توجّه قرار گیرد.
قانون اساسی
قانون اساسی به مجموعه قواعدی اطلاق می شود که مبین نهاد های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه ایران براساس اصول و ضوابط اسلامی است و به بیان دیگر مجموعه قواعدی که شکل حکومت، اختیارات قوای مملکت، حقوق افراد جامعه و آزادیهای آنها و بطور کلی خطوط کلی یک کشور را تعیین و ترسیم می نماید. در اصل سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران تربیت بدنی رایگان و ایجاد امکانات و تسهیلات آن از وظایف دولت بر شمرده شده است(2 ). با دقت در مفاد این اصل نکات ذیل قابل درک است :
اول : تربیت بدنی یا ورزش به صراحت یاد شده است و این نشانه جایگاه بسیار مهم ورزش در میان اساسی ترین نهاد های کشور هاست به عبارت دیگر ورزش به آن درجه دارای اهمیت است که در قانون اساسی یعنی مهمترین سند حقوقی کشور یا جایگاه اساسی ترین نهاد های کشور قرار گرفته است .
دوم : قرار دادن ورزش در ردیف آموزش و پرورش و آموزش عالی نشان می دهد که از دیدگاه قانون اساسی، ورزش یک نهاد فرهنگی برای نیل به هدف تربیت انسان مورد نظر نظام است و نه یک نهاد مادی و مجموعه ای از حرکات بدنی .
سوم : ورزش در عرض آموزش و پرورش قرار دارد و نه در بطن و یا طول آن و این بدان معناست که ورزش از نظر اهمیت در نیل به اهداف نظام نقشی مستقل و حیاتی دارد و بخشی از آموزش و پرورش نیست(2). قوانین و مقررات مربوط به حقوق ورزشی باید همگام و همسو با قانون اساسی باشند و قوانین و آیین نامه های مخالف قانون اساسی ممکن است توسط شورای نگهبان و دیوان عدالت اداری رد و باطل شوند .
قوانین عادی
در تقسیم بندی که از حقوق ورزشی خواهد شد چه گرایش کیفری آن، چه گرایش خصوصی، آن به قوانین عادی رجوع می شود . در بخش جزایی به قانون مجازات اسلامی و علی الخصوص بند 3 ماده 59 قانون مجازات اسلامی استناد می شود(18 ). در بخش مسئولیت مدنی در ورزش قواعد عمومی مسئولیت و قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی و سایر قوانین مرتبط مورد بررسی و استفاده قرار می گیرد .
عرف ورزشی
عرف ورزشی نیز از جمله منابع حقوق ورزشی است . در مسئولیت مدنی این که چه عملی تقصیراست(4 ). عرف ورزشی معین می کند . قصد و عمد و خطا را در ورزشها عرف ورزش تعیین می کند . سیستمهای نقل و انتقال بازیکن نیز تا حد فراوانی از عرف و عادت میان باشگاهها و بازیکن سرچشمه گرفته است . شاید بهترین دلیل این ادعا تقلید دیگر کشور ها از عرفهای حاکم بر سیستمهای نقل و انتقالات بازیکن از همدیگر باشد .
آیین نامه ها
منظور از آیین نامه، مقرراتی است که از سوی مقامات ذیصلاح ورزشی وضع شده اند و این آیین نامه ها به ساختار سازمان ورزشی کشور، چگونگی انجام بازیها و رقابت های ورزشی و مقررات مربوط به نقل و انتقالات بازیکنان هستند . این آیین نامه ها باید از لحاظ قواعد ماهوی مطابق و موافق قوانین اساسی و عادی مملکتی باشند در صورت مخالفت آن با موازین، هر کس می تواند ابطال آنها را از دیوان عدالت اداری بخواهد.
حقوق ورزشی کیفری یکی از گرایش های علم حقوق است که به بررسی حقوقی حوادث در ورزش می پردازد . منظور از حوادث ورزشی جرائمی و شبه جرائمی است که توسط ورزشکاران معلمین، مربیان، مدیران، تماشاگران و سایر سازندگان وسایل ورزشی… انجام می گیرد . موضوع این وقایع ممکن است سلامتی، جان، اموال، حیثیت، شرافت و سایر حقوق قانونی اشخاص می باشد که در محدوده ی ورزش به نحوی حضور دارند از لحاظ حقوق ورزشی در کشور ما متأسفانه کار نشده است و این رشته، رشته بسیار جوانی است که البته در مورد ضوابط حاکم و آیین نامه هایی که تعیین شده است عمدتاً از کشور های صاحب نظر خارجی استفاده شده است . حتی در ورزش کشتی که ورزش اصلی ما به حساب می آید .
مبانی نظری مسؤلیت کیفری ناشی از عملیات ورزشی
به علت طبیعت تند و خشن برخی از ورزشها، گاه به یک یا چند نفر از بازیکنان آسیب وارد می شود و حتی ممکن است به فوت شخص مصدوم بیانجامد . آیا می توان مرتکب را مجازات کرد ؟در این خصوص اقوال مختلفی وجود دارد از آن جمله :
نظریه اوّل : نظریه مبتنی بر عدم وجود قصد مجرمانه(15 ): عده ای کوشش کرده اند حوادث ناشی از این گونه ورزشها را به لحاظ فقدان قصد مجرمانه غیر قابل مجازات بدانند. در سال 1912 رأیی از یکی از دادگا ههای استانهای فرانسه صادر شده که طبق آن «جرایم معمولی ضرب و جرح به لحاظ احساس کینه ای است که مهاجم نسبت به طرف مقابل دارد، در حالی که این احساس کینه برای یک بازیکن فوتبال… وجود ندارد و این بازیکن فقط کار و وظیفه ی خود را انجام می دهد.
نظریه دوم : نظریه مبتنی بر اجازه قانون و عرف و عادت : «رویه قضایی جراحات ناشی از ورزشها را به شرط مطابقت با مقررات بازی… با اجازه سنت توجیه می کنند(15 ). » دلیل حقیقی و واقعی عدم مجازات ورزشکاران این است که در واقع قوانین و عرف و عادت اجازه چنین اعمالی را در موقع بازی داده و به علت ورود ضربات، بازیکن قابل تعقیب نیست . قوانین و عرف و عادت هم اگر اجازه ی چنین ورزشهایی را داده و حتّی تشویق هم می کند، به علّت حفظ دفاع ملّی است که آنها را مشروع شناخته است. امّا اگر بازیکنی در هنگام بازی، قواعد و مقررات را نادیده گرفته باشد به علّت ضربات وارده خطا کار است و چون بی احتیاطی و بی مبالاتی کرده قابل تعقیب بوده و در اینجا نمی توان به قوانین و عرف و عادت استناد جست.
نظریه سوم : نظریه مبتنی بر اجازه ی قانون و آداب و رسوم اجتماعی : بعضی حقوقدانان معتقدند : «تصویب بند 3 ماده 59 قانون راجع به مجازات اسلامی از نظر قضایی رافع بسیاری از معضلات و نابسامانیها و در عین حال یک بیمه کامل است . به عبارت دیگر این ماده یک مصونیت قضایی به ورزشکار اعطاء کرده است و این امتیاز کوچکی نیست(15 ). » به همین دلیل و با توجه به هدف ورزش که همانا پرورش جسمانی و تقویت روحیه سالم در افراد کشور است که آن هم با فراهم ساختن امکانات ورزشی و جلب توجّه نسل جوان به ورزش میسر است . بنابراین عده ای از حقوقدانان معتقدند که نفع اجتماعی ایجاب می کند که صدمات استثنایی ناشی از عملیات ورزشی وقتی ضمن رعایت موازین و مقررات ورزشی حادث شود از شمول مقررات جزائی خارج اند.
نظریه چهارم : نظریه مبتنی بر رضایت مجنی علیه : در توجیه صدمات ناشی از عملیات ورزشی بر این نظریه مبتنی بر رضایت مجنی علیه تکیه کرده اند . از جمله این که چون جامعه این ورزشها را به رسمیت شناخته است . در صورتیکه با رضایت طرفین انجام گیرد و در اثنای آن صدمات و جراحاتی به طرفین وارد آید و یا حتی منجر به فوت یکی از مسابقه دهندگان شود طرف دیگر فاقد مسؤلیت جزائی خواهد بود(15 ). برخی دیگر معتقدند که بدون تردید شرکت اختیاری صدمه دیده در مسابقات ورزشی، دلیل بر قبول ضمنی خطرات ناشی از حوادث ورزشی تلقی خواهد شد . بنابر این احراز رضایت ضمنی مجنی علیه از طرف مراجع کیفری، غیر مسؤول شناختن مقصر در عملیات ورزشی ضروری است . در غیر این صورت هر گاه معلوم شود که شخص تحت تأثیر خدعه و نیرنگ دیگری و بر خلاف میل و رضای خویش به انجام عملیات ورزشی کشیده شده و صدمه ای دیده باشد، از شمول حکم این بند خارج است(14 ). نگارنده با نظر دوم موافق است، اگر بازیکن در حدی که قانون و عرف و عادت اجازه داده باشد آسیبی به طرف مقابل وارد کند مورد تعقیب قرار نمی گیرد ولی اگر عمداً آسیب رساند مورد تعقیب است .
مسؤولیت مدیران ورزشی به معنای خاص
از دیدگاه حقوق و مسئوولیتهایی که قانون در ورزش متوجه مدیران می نماید مدیر به کسی اطلاق می شود که «به هر نحوی از انحاء در اداره امور ورزشی چه از باب نیروی انسانی و چه در موضوع امکانات و تجهیزات وظیفه رهبری و نظارت را به عهده گرفته است و قصور او در انجام وظیفه اش چنانچه موجب وقوع حادثه گردد مسئوولیت جزائی آن مدیر را به همراه خواهد داشت… این اشخاص عبارتند از مدیران ادارات، مدیران ورزشگاهها، سرپرستان تیمها، مربیان معلم ورزش و امثال آنها.»(2 ). آنچه مسلم است، انتخاب مربیان، کارکنان باشگاه، استخدام پزشکان باشگاه، تجهیزات و امکانات ورزشی و برنامه های باشگاه ها همه به انتخاب مدیر یا مدیران باشگاه صورت می گیرد و در این صورت تقصیر هر یک از این افراد موجب مسئولیت مدیران ورزشی خواهد بود که طبق اصول کلی مسئولیت کیفری ناشی از عمل دیگری آنها اگر مسبب با واسطه شناخته شوند فقط باید جبران خسارت کنند و اگر حادثه به سبب مسئولیت مستقیم آنان بوجود آید به تنهایی دارای مسئولیت کیفری خواهند بود . به عنوان نمونه انتخاب و استخدام پزشکی که در طب ورزشی مهارت ندارد یک اقدام بی احتیاطی محسوب می شود و در صورت بروز حادثه ناشی از قصور پزشک، مدیر باشگاه مشترکاً به جبران خسارت همراه با پزشک مسئول است . اما اگر مدیر باشگاه تجهیزات خطرناک خریداری کند و در پی استفاده از این تجهیزات ورزشکار مصدوم گردد، در صورت جمع شرایط عمومی راجع به مسئولیت کیفری مدیر دارای مسئولیت کیفری خواهد بود .
مبحث دوم : مسئولیت داوران
داوران گروهی از مدیران ورزشی هستند که وظیفه اداره ی بازیها به عهده آنان است . اما اداره بازی یک مفهوم عام و کلی است که قضاوت یکی از ارکان آن محسوب می شود و لذا انحصار مسئولیت داوران به تشخیص خطا، یک عقیده نادرست است. مقررات ورزشهای مختلف از یک نظر متضمن دو محور کلی است : اولاً، تکالیف و ثانیاً، اختیارات . در بررسی وظایف داوران مندرج در آیین نامه های مختلف ورزشی و جمع بندی اصولی این بررسی ها مشخص می گردد که داوران وظایفی از قبیل پیشگیری از وقوع حوادث، جلو گیری از تشدید نتایج حوادثی که اتفاق افتاده است را نیز به عهده دارند. وظایف داوران را بطور کلی با توجه به مقررات و عرف ورزشی می توان در موارد ذیل خلاصه نمود : الف) داوران مسئول جلو گیری از بروز برخورد ها و تنشهای بین بازیکنان از لحظه ورود تا ترک زمین می باشند. ب) داوران باید بازی را طبق مقررات اداره کنند .
حالتهای غیر ورزشی ممکن است در حین یک مسابقه ورزشی رخ دهد . این رفتار به محض مشاهده اولیه آثار توسط داوران متوقف و چنانچه نیاز باشد از مأمورین انتظامی جهت حفظ آرامش استفاده نمود. در زمینه عملکرد نامطلوب داور می توان مصادیق قضاوتهای بد، اجازه انجام مسابقه در زمین بازی با شرایط نامساعد، اجازه به ادامه بازی علی رغم شرایط جوی خطرناک و بالاخره عدم بازدید از کیفیت تجهیزات مورد استفاده بازیکن اشاره کرد ( 2). در آیین نامه انضباطی معاونت فنی و امور فدراسیون ها در ماده 20 به تخلفات و تنبیهات داوران اشاره کرده است که در 8 بند آنها را در صورت تخلف به مجازاتهایی از قبیل توبیخ کتبی، محرومیت از قضاوت، تنزل از مقام داوری، ابطال کارت داوری در سطح ملی و پیشنهاد و ابطال کارت داوری به فدراسیون جهانی می باشد. به موجب قوانین جزایی و حقوقی هیچکس نمی تواند از عواقب تخلف قانونی خود خواه عمدی باشد، خواه غیر عمدی مصون بماند و داوران نیز همانند سایر افراد جامعه در قبال هر گونه بی احتیاطی در انجام وظایف خود ضامن خواهند بود. اینک به مقررات بعضی از ورزشها در مورد وظایف داوران اشاره می کنیم :
شنا ماده 1-2 : سر داور بر تمام مقام های برگزار کننده نظارت و تسلط دارد او می تواند گفته ها و نوشته های آنها را تأیید کند و در نظر گرفتن موارد ویژه و کلیه دستور ها و قوانین آنها را هدایت و راهنمایی کند . او باید قوانین و تصمیمات فینا را با قدرت اجرا نماید .
کشتی – ماده 14 الف : هیات داوری کلیه وظایف پیش بینی شده در مسابقات کشتی و همچنین مقررات ویژه احتمالی که در هنگام سازماندهی برخی از مسابقات وضع می گردد را به انجام می رساند .
فوتبال: طبق قانون پنجم رای قضاوت هر بازی یک داور تعیین می گردد . وظیفه اختیارات و اقتدار او از زمانی که داخل زمین بازی می شود آغاز می گردد. اختیارات داور در مورد مجازات بازیکنان حتی در مورد خطا هایی که هنگام خارج شدن توپ و یا توقف توپ در زمین انجام می گیرد گسترش می یابد . تصمیمات داور درباره خطا های انجام شده باید بدون توجه به نتیجه بازی باشد باید قوانین را به مورد اجرا بگذارد .
واتر پلو – ماده 1-9 : کنترل مطلق بازی در دست داوران است . اقتدار آنها نسبت به بازیکنان در تمام مدت جریان بازی و تا زمانی که داوران و بازیکنان در تمام مدّت جریان بازی و تا زمانی که داوران و بازیکنان در محدوده استخر هستند اعمال می شود .
بسکتبال : طبق ماده ی 19 داوران بازی را بر طبق قوانین مربوطه اداره خواهند کرد(2 ). یکی از مسئولیتهای داور « در مسابقه بوکس که وظایف داور وسط را حفظ امنیت مسابقه دهندگان و جلو گیری از آسیب دیدگی به طور معمول می باشد، داور به وظیفه خود عمل ننماید، مثلاً stop را به موقع اعلام نکند و به همین خاطر طرفین دچار آسیب دیدگی شوند، در صورت اثبات داور وسط مقصر می باشد .
مبحث سوم : مسئولیت پزشک در عملیات ورزشی
یکی دیگر از افرادی که در دایره فعالیتهای ورزشی می تواند مسئولیت داشته باشد پزشک تیم است . پزشک تیم، پزشکی است متعهد به ارائه خدمات حرفه ای طبی به ورزشکاران که تمام یا قسمتی از دستمزد او توسط موسسه یا یک شخص حقوقی به جز بیمار یا خانواده او تأمین می گردد. پزشک تیم نیز در صورت عدم انجام وظایف قانونی و قرار دادی خود مسئول واقع می گردد . با توجه به طرف قرار داد بودن پزشک با باشگاه و مسئول و متعهد بودن او در مقابل ورزشکار، مبحث تحلیلی حقوقی در باب قراردادها و ایجاد حق به نفع ثالث را مطرح می کند. انتخاب و استخدام پزشکی که در طب ورزشی مهارت ندارد یک اقدام بی احتیاطی محسوب می شود و در صورت بروز حادثه ناشی از قصور پزشک، مدیر باشگاه مشترکاً به جبران خسارت همراه با پزشک مسئول است .
مبحث چهارم : مسئولیت مدیران ورزشی و باشگاه ها به جهت نقض ایمنی ورزشگاه ها
مسئولیت مدیران باشگاهها به جهت نقض ایمنی ورزشگاهها مالکین یا متصرفین اماکن ورزشی در قبال تقصیر در طراحی، ساختار نگهداری، تعمیر امکانات ورزشی نیز مسئولند. مسئولیت مدیران ورزشی شامل رعایت و توجه به شرایط ایمنی اماکن ورزشی نیز می باشد. بررسی آیین نامه ها، اساسنامه ها و مقررات ورزشهای مختلف نشان می دهد که مربیان، سرپرستان وظیفه دارند در بررسی و بازرسی شرایط مکانی که ورزشکار در آنجا به فعالیت ورزشی مشغول است دقت کافی بعمل آورند تا عاری از هر گونه خطر می باشد. البته اماکن ورزشی و مسئولیتهای آن از جنبه قانونی، منحصر به فضاهایی نیست که فعالیت ورزشی در آن جریان دارد بلکه کلیه محلهایی که به نحوی با فعالیت های ورزشی مربوط می گردند هر چند که استفاده از آنها ورزشی نباشد در محدوده این بحث قرار می گیرد مانند : رختکن ورزشکاران یا جایگاه تماشاگران(4 ).
حقوق ورزشی خصوصی
در این گرایش از علم حقوق، ما با یکی از مباحث مهم حقوق خصوصی درگیر هستیم و آن مربوط به مسئولیت مدنی ناشی از ورزش می باشد. هر گاه کسی با رفتار خود موجب لطمه به حقوق قانون اشخاص دیگر شود اصطلاحاً می گوییم که مسئولیت قانونی دارد . گاهی رفتار خلاف قانون متخلف عنوان جرم را دارا است که در این صورت نوع مسئولیت او کیفری است و «در هر مورد که شخص ناگزیر از جبران خسارت دیگری باشد می گویند در برابر او مسئولیت مدنی دارد(1 ). » بنابراین هر گاه ورزشکاری در اجرا فن خطا توسط حریف فوت کند عمل او جرم محسوب و مرتکب مسئولیت کیفری دارد ولی اگر بر اثر اصابت غیر عمدی توپ به پنجره منزل مجاور ورزشگاه خسارتی وارد شود و ورزشکار متخلف ضامن خسارت وارده محسوب و ملزم به جبران آن است که می گوییم مسئولیت مدنی دارد. در بعضی موارد عمل شخص ممکن است متضمن هر دو مسئولیت باشد . به عنوان مثال اگر بر اثر اجرای یک عمل ورزشی خطا، حریف دچار شکستگی شود، ورزشکار متخلف دارای مسئولیت کیفری و مدنی خواهدبود .
مسئولیت مدنی ناشی از عملیات ورزشی
در این گرایش از علم حقوق، ما به بیان قواعد عمومی مسئولیت مدنی در ورزش می پردازیم . اجرای قواعد عمومی مسئولیت در حقوق ورزشی بسیار دشوار می نماید «در تعیین خطای ورزشی به نظر می رسد رفتار ورزشکار آگاه و محتاط و جوانمرد در شرایطی که فعل زیانبار واقع می شود معیار خوبی باشد»(4 ). فرض می کنیم مهاجم فوتبال در شرایط تک به تک با دروازه بان تیم حریف قرار دارد به علت شتاب خود و حرکت دروازه بان به سمت توپ وی محتملاً قادر نیست که توپ را به سمت دروازه شلیک کند . لذا از میان شلیک احتمالی توپ و برخورد قطعی با دروازه بان کدام را باید انتخاب کند . به نظر می رسد که با توجه به رفتار یک ورزشکار آگاه و محتاط عدم شلیک توپ و پریدن از روی دروازه بان بهترین راه حل باشد اگر در این شرایط مهاجم این اعمال را انجام ندهد وی مرتکب خطای ورزشی شده است. ماده یک قانون مسئولیت مدنی که یکی از منابع مهم در این مورد است مقرر می دارد: « هر کس بدون مجوز قانونی عمداً یا در نتیجه بی احتیاطی به جان یا سلامتی یا مال یا آزادی یا حیثیت یا شهرت تجارتی یا هر حق دیگر که به موجب قانون افراد ایجاد گردیده لطمه ای وارد نماید که موجب ضرر مادی یا معنوی دیگری شود مسئول جبران خسارت ناشی از عمل خود خواهد بود . »
رابطه ورزشکاران به هنگام بازی ها
رقابت های ورزشی، در همان حال که سبب نشاط روحی و سلامت بدن است گاه موجب بروز خطرها و ابراز ضرب و جرحهایی است که به نقض عضو تا مرگ نیز منتهی می شود . در نتیجه حقوق در این دو راهی سرگردان و در تردید است که آیا پرهیز از خطرها را مقدم دارد و بازیهای خطرناک را منع کند یا به اشتیاق دوستداران چنین ورزشهایی پاسخ مثبت دهد(6 ). در کشور ما نیز با توجه به فرهنگ اسلامی جامعه، مشروعیت برخی از ورزش ها مورد تردید است. « آنگونه ورزش ها و مسابقاتی که مستلزم ایذاء نفس یا ایذاء غیر است اشکال شرعی دارد(5 ). مستند این نظر آیه ی شریفه ( وَ لا تُلقُوا بِاَیدیکُم اِلَی التَّهلُکَۀِِ ) است(9 ). و حدیث نبوی (لاضَرَر و لاضِرار فی الاسلام) است(9 ). » مسابقاتی که مستلزم ایذاء نفس مانند دو که مادر ورزش ها است و همچنین ژیمناستیک در دوومیدانی فرد به قلب خود آسیب می رساند و ژیمناستیک فرد به نخاع خود آسیب می رساند البتّه اگر از حد خود تجاوز کند و به صورت حرفه ای به این ورزش ها بپردازد. ورزش های ایذاء غیر مانند کاراته، بوکس و … بهر ترتیب ورزش های خطرناک در جهان ورزش وجود دارد و حقوقدانان ناگزیر از بررسی جنبه های حقوقی این ورزش هاست . در خصوص ماهیت ورزشی و تمییز ویژگی های آن، از چند دیدگاه می توان به رابطه ی ورزشکاران نگریست :
– تقصیر ورزشی مفهومی است که با قواعد عمومی مسؤولیت مدنی نمی توان به آن دست یافت و حقوق مسؤولیت ورزشی را باید رشته ای اصیل و مستقل شمرد و جداگانه مطالعه کرد خطای ورزشی را عرف و عادت مشخص می کند، منتها، این عرف به وسیله فدراسیون های بین المللی تدوین و در مجموعه هایی مانند قوانین درج و گاه تعدیل و تصحیح می شود. و تقصیر عبارت است از متضمن خطر نامتعارف ضرر و زیان، عواملی که در تحقق آن مؤثرند عبارت از: اقدام مرتکب در مصدوم کردن دیگران، تشدید صدمه در صورت وقوع و نوع اشخاصی که موضوع اقدام مرتکب قرار می گیرند از قبیل : اطفال، سالخوردگان و افراد معمول. تجاوز به قواعد بازی و رعایت نکردن احتیاط های لازم از نظر حقوقی نیز تقصیر است، زیرا ورزشکار معقول و متعارف، چنین رفتاری ندارد . به همین جهت گفته شده است که تقصیر ورزشی را در دید نخست باید به تجاوز از قواعد ویژه ی آن بازی تعبیر کرد. از مفهوم مخالف بند 3 ماده ی 59 قانون مجازات اسلامی چنین بر می آید که نقض مقرّرات ورزشی تقصیر است در این بند، در زمره ی اعمال که جرم نیست می خوانیم : « حوادث ناشی از عملیات ورزشی، مشروط به اینکه سبب آن حوادث نقض مقرّرات مربوط به آن ورزش نباشد و این مقرّرات هم با موازین شرعی مخالفت نداشته باشد . »
منطوق این حکم، اعتبار مقرّرات ورزشی را در اعمال که بر طبق قواعد عمومی جرم است تأیید می کند و رعایت مقرّرات ورزشی را سبب برائت مرتکب می داند . ولی از مفهوم مخالف آن استفاده می شود که نقض مقرّرات موضوع را تابع قواعد عمومی می کند . پس باید گفت : مشتی که به خطا در ورزش بوکس زده می شود ایراد ضرب و جرح و تقصیر است .
– قبول خطر از سوی ورزشکاران و اقدام و رضای زیان دیده و شرکت او در فعل زیانبار، حتی در آنچه به جان و سلامت او صدمه می زند، و مهمتر از همه، عرف گذشت و مردانگی و تقدیس اخلاقی تهور در بازیهای ورزشی، از عوامل حقوقی و روانی دیگری است که حربه قانون را کند می کند . مگر نه این است که ضرب و جرح عمدی جرم نابخشودنی است. پس چرا کسی که با اراده خویش به میدان می رود و با دنده شکسته یا پای شکسته به بیرون می آید نه تنها غرور خود را بر باد رفته نمی بیند بلکه احساس سربلندی نیز می کند و شکایت او با تحقیر افکار عمومی مواجه می شود(10 ). تخلفی که احتمالاً ورزشکاران انجام می دهند بدلیل مربیگری، برد به هر قیمتی «بُردمدارانه » تشویق توسط تماشاچیان یا عکس العمل هایی که در بازی عرضه می شوند، همواره حوزه ویژه ای برای بحث و جدل اخلاقی محسوب می گردند . با وجود این تفکیک جریمه ای که وجود دارد بین آنچه در مسابقه قابل چشم پوشی است و آنچه که دقیقاً در جامعه غیر قانونی است، دشوار است . تخلف و بی رحمی بوکس و هاکی روی یخ در محدودۀ رینگ و زمین هاکی، قانونی است ولی اعمال مشابه خارج از این قلمرو توسط جامعه و سیستم قانونی چشم پوشی نمی شود(2 ). و ضربه زدن به حریف در بوکس و کاراته مباح و در کشتی و تنیس و والیبال خطاست .
رابطه ورزشکاران و برگزار کنندگان مسابقه ها با تماشاگران
در مسابقات اتومبیل رانی گاه اتومبیل به میان تماشاگران می رود . یا توپ فوتبال با سرعت فراوان به تماشاگران پشت دروازه برخورد می کند . آیا ورزشکاران این رشته های ورزشی مسؤلند ؟ بنظر می رسد که ورزشکاران مسؤل نیستند چرا که هیچ تعهد ایمنی از سوی آنها نسبت به تماشاگران صورت نپذیرفته است و همچنین صدق تقصیر در خصوص چنین اعمالی منتفی به نظر می رسد. پس می توان گفت که چنین اعمالی جزء اعمال زیانبار مسئولیت زا نیستند. بازیکنان اگر در محل ویژ ه ی ورزش به بازی بپردازند و قواعد آن بازی را رعایت کنند، هیچ مسئولیتی در برابر تماشاگرانِ در معرض خطر ندارند، زیرا از آنان جز رفتار متعارف ورزشی نمی توان انتظار داشت. اما در خصوص مسؤلیت برگزارکنندگان مسابقه های ورزشی با تماشاگران وضع چگونه است ؟ ممکن است گفته شود که تماشاگران، با حضور در میدانهای ورزشی خطرناک، به طور ضمنی آثار احتمالی این اقدام را پذیرفته اند، ولی این استدلال تنها ممکن است در بعضی از صورتهای حضور رایگان تماشاگران وجهی از اعتبار را داشته باشد . هر چند در این فرض نیز می توان گفت : آن که با نمایش بازی جالبی دیگران را به محلی خطرناک کشانیده است، باید مسؤل خسارت ناشی از این اقدام باشد و رایگانی مسابقه چیزی از این مسؤلیت نمی کاهد . بطور خلاصه، پیش بینی وسایل احتراز از خطر، تعهد عام هر برگزارکننده ای است، خواه از تماشاگران پولی بگیرد یا آنان را رایگان بپذیرد، جز اینکه در صورت اخیر، مسؤلیت برگزار کننده ناشی از قرارداد نیست و ناشی از تقصیر ایجاد خطر است ولی، در فرض شایع فروش بلیط برای دیدن مسابقه، بیگمان این شرط ضمنی (بنایی) وجود دارد که ایمنی آنان به هنگام تماشای بازیها حفظ شده است . تعهد ایمنی را باید از لوازم عرضی پیمان اصلی شمرد، زیرا با اندک تأملی می توان این بنای عرفی را احراز کرد . تردید تنها درباره مقام برگزار کننده مسابقه و فروشنده بلیط است(2 ). پس مسؤلیت هر صدمه ای که تماشاگر ببیند بر عهده ی طرف قرارداد است، مگر این که ثابت کند ناشی از قوه ی قاهره یا خطای تماشاگر و تجاوز به نظام برقرار شده بوده است . در تأیید و توجیه این نظر استدلال شده است که تماشاگر هیچ نقشی در اجرای قرارداد ندارد و تنها در پی ارضای روحی خویش است نه پذیرش خطر . بنای طرفین نیز بر پایه ی همین خواسته شکل می گیرد و ناظر به تأمین این نتیجه است(2 ). نظر نگارنده : در کشور ما ورزش رنگ حرفه و شغل ندارد و باشگاه ها و انجمن ها این انسجام را پیدا نکرده اند که آفریننده ی نظم نو در ورزش شوند و همان طور که گفته شد حتی در ورزش کشتی که ورزش اصلی کشور به حساب می آید از قوانین و مقرّرات کشورهای خارجی استفاده می شود. هنوز مردم ما به ورزش به عنوان فضیلت اخلاقی می نگرند و آن را نوعی تفریح و سرگرمی می شناسد و این فائده را از آن انتظار دارند که وسیله ی تربیت و سلامت روح و جسم آدمی شود . و کورکورانه تمام قوانین کشورهای خارجی را در تمام رشته های ورزشی می پذیرند . نگارنده امیدوار است که در آینده بتوانیم جزء صاحب نظران در مقرّرات ورزشی باشیم و قوانین و مقرّرات را در رشته های ورزشی تدوین و تنظیم نماییم .
نقش رسانه ها در ورزش
نقش اخلاقی رسانه ها در ترقّی و تقویت منفی رفتار قالبی در خصوص اقلیت های نژادی و خانمها هم قابل بحث است . در جوامع غربی، جلوه بد یا نمایاندن خانمها در مجلات ورزشی بسیار دیده می شود . بجای تمرکز بر روی توانای ها و مهارت های ورزشی ورزشکاران مؤنث معمولاً بر روی جاذبه های بدنی شان تمرکز می شود . وقتی موضوع مربوط به دخترها و زنها در ورزش مطرح می شود، استفاده از زبان جنسیت در رسانه ها غیر معمول نیست. قمار از گذشته های دور همراه ورزش بوده است . قمار عبارت است از قراردادی است بین دو یا چند نفر که بازی مخصوصی بنمایند و هر یک از آنها که برنده شد دیگران مال معینی را به او بدهند. قمار و گروبندی در ردیف معاملاتی که مبتنی بر اصول تجاری و نظم اجتماعی است قرار نگرفته است . موجب بطلان تعهد ناشی از آن دو، نامشروع بودن علّت است که نمی تواند دین مدنی ایجاد نماید، اینست که ماده ی « 654 » ق.م می گوید : « قمار و گروبندی باطل و دعاوی راجعه به آن مسموع نخواهد بود . همین حکم در مورد کلیه ی تعهداتی که از معاملات نامشروع تولید شده باشد جاری است . » بنابراین در صورتی که کسی در قمار ببازد و بابت بدهی خود سند به برنده بدهد و آن سند در دادگاه ابراز و مورد تعهد مطالبه شود، خوانده می تواند به استناد مادّه ی بالا دفاع کرده و به وسیله گواهان ثابت نماید که تعهّد مزبور ناشی از قمار می باشد و دعوی نسبت به آن مسموع نیست(7 ). رسانه ها متهّم به قانونی کردن قمار بازی در ورزش شده اند. زیرا آنها به تکثیر موضوع، اطلاعات و آگهی و چیزهایی از این قبیل می پردازند که باعث قابل دسترسی تر شدن آنها می شود . در ایالت هایی از آمریکا که قمار بازی غیر قانونی است، رسانه ها فعّالّتهای مذکور را از طریق عدم پخش آنها، حمایت می کنند لذا فساد ورزشی تا حدود زیادی امّا نه بطور کامل کاهش می یابد. برخی منابع، رسانه ها را به رفتار غیر اخلاقی در ورزش متّهم کرده اند . زیرا تکریم خشونت که اغلب برای ترقّی رخدادها استفاده می شود، به دلیل الگوپذیر بودن بچّه ها اثرات مخربی در رفتار آنها می گذارد . حرکت آهسته و مرور مداوم بازی ها، بالاخص در آنها که به خشونت لحاظ شده اند، بازتاب خشونت آمیزتری در تماشاچیان ایجاد می کند. تعیین این که چه چیزی اخبار است و چه چیزی اخبار ورزشی، مسئله ی پیچیده ی دیگری است که رسانه ها با آن مواجه اند . چه اطّلاعاتی در مورد اشکال ورزشی محرمانه است و چه چیز قابل انتشار است، یا اینکه کدام خبر با ارزش است و ارزش نوشتن دارد و کدامیک بی ارزش است، یکی دیگر از چالشهاست. علی رغم موارد اشاره شده، رسانه ها به دلیل حفظ وضعیت حرفه ای و ورزشی بازیکنان و انتقال روحیه قهرمانی به جامعه حائز اهمیّت هستند، زیرا معمولاً کار افرادی حرفه ای و آماتور به وسیله رسانه ها نمایش داده می شود و در انظار عمومی قرار می گیرد . و به وسیله رسانه ها است که توجّه تماشاچیان جلب می شود.
نتيجهگيري :
حقوق ورزشی به مجموعه مطالبی اطلاق می شود که وظایف، اختیارات و مسئولیت های قانونی همه کسانی را که به نحوی با فعالیت های ورزشی درگیر هستند روشن می سازد. به مقصرین در عملیات ورزشی در ایران قانون مدنی و همچنین بند سوّم ماده 59 قانون مجازات است که دادگاه ها با توجّه به اصول کلی حقوقی و در نظر گرفتن آیین نامه ها و قوانین خاص مقرّر در هر رشته ورزشی که در آن اساس بازی، خطاها و بطور کلی دستورالعمل ها از طرف سازمان های بین المللی ورزشی وضع می شود و همچنین با توجّه به حقوق عرفی حکم صادر می کنند به هر حال آنچه که مسلّم است در صورت حوادث ورزشی و ایجاد آسیب دیدگی شخصی آسیب رساننده در حدود قوانین و مقرّرات مسئول بوده و بایستی از عهده خسارت وارده برآید . ضمن اینکه دامنه ی این مسئولیت ها فقط شامل ورزشکاران نمی گردد بلکه شامل مسئولان اماکن ورزشی، سازندگان وسایل ورزشی حتی تماشاچیان دارای وظایف خاصّی بوده و در صورت عمل نکردن به وظایف خود بایستی جوابگو باشند. ولی اجرای قواعد عمومی مسئولیت در حقوق ورزشی ممکن نیست، زیرا پاره ای از جرائم مانند ضرب و جرح در این زمینه مباح و گاه ممدوح است و معیار تعیین خطای ورزشی را رفتار ورزشکاری آگاه و محتاط در شرایطی است که فعل زیان بار واقع می شود و عامل اضطرار و دفاع مشروع را در این شرایط به حساب آورده اند .
در خصوص حقوق کار مربیان ورزشی قوانین مدون و اختصایی که بتواند چارچوب و مقررات خاصی با کار مربیان بخش دیده نمی شود و فقط شاید بتوان با تمسک به قوانین عام اعم از قوانین مدنی، مسئولیت و قانون کار، برای کار مربیان و نظام بخشی به آن مقرراتی را یافته و دان سامان بخشیم ولیکن در خصوص حقوق ورزشی که شاخه ای جدید از حقوق است و به بررسی آثار حقوقی ناشی از عملیات ورزشی می پردازد. ورزش به عنوان یک پدیده اجتماعی، با توجه به توسعه روز افزون آن در ملل مختلف اکنون به عنوان موضوع بسیاری از علوم، مورد بررسی قرار می گیرد . حقوق نیز به موازات رشد اجتماعی ورزشی به نظام مند کردن این پدیده اجتماعی همت گمارده است. حقوق ورزشی دارای منابعی حقوقی است که عبارتند از قانون اساسی، عرف، رویه قضایی و دکترین. همچنین بحث مسئولیت مدنی و جزایی ورزشکاران، معلمین، مربیان، مدیران ورزشی، تماشاگران، سازندگان و تولید کنندگان لوازم ورزشی از مباحث حقوق ورزشی است، حقوق ورزشی در اصل، یک شاخه حقوقی مختلط است،که در یک مفهوم عام به دو بخش حقوق ورزشی کیفری، و حقوق ورزشی خصوصی تقسیم می شود. آقائی نیا ( 1369 ) در کتاب خود به حقوق ورزشی و قواعد عمومی حقوقی جزا و همچنین در مورد حوادث ناشی از عملیات ورزشی و مسئولیتهای مدنی در ورزش می پردازد و به نتیجه ای که این نویسنده رسیده است : موضوع علم حقوق نهایتاً جرم، شبه جرم، خطا، مسئولیت، مجازات، محکومیت با جبران خسارت و مسائلی از این قبیل می باشد و مدیریت های ورزشی با وقوف به واقعیت های حقوقی با بینشی گسترده تر انجام وظیفه نمایند نهایتاً جامعه ورزشی از ضایعه و تعرض مصون بماند. کاتوزیان ( 1378 ) درتحقیق خود به حقوق ورزشی و اقسام قوانین آن و به خطای ورزشی و مسئولیت های ناشی از آن که در سه زمینه قابل بررسی است : 1) در رابطه ی ورزشکاران به هنگام بازی های ورزشی، 2) در رابطه ی ورزشکاران و مربیان با اشخاص ثالث و بویژه تماشاگران، 3) در رابطه با ورزشکاران و مربیان و مؤسسه های ورزشی پرداخته است. نجفی توانا (17 ) درتحقیق خود به مقرّراتی که در رابطه با ورزش در غالب آیین نامه ها و ضوابط خاصی که بعضاً جنبه ی بین المللی دارد، می پردازد و همچنین در مورد حوادث ورزشی را به هر گونه صدمات جسمی، مالی یا روانی در محیط ورزشی در حین ورزش اعم از مسابقه یا تمرینات که به طرف دیگر وارد شود تلقی می کند، این عملیات ورزشی و حوادث ورزشی طبق قانون اگر همراه با مقرّرات یا رعایت ضوابط باشد مجرم نیست و جرم نبودن حوادث ناشی از عملیات ورزشی منوط به چند شرط است. به هر حال در رابطه با ورزش، به هر صورت و نوعی که باشد، مقرّراتی حاکم است که رعایت آن مقرّرات و ضوابط موجب خواهد شد که اولاً : ورزش جنبه ی پرورش جسمی و روحی و ثانیاً : جاذبیّت لازم و ثالثاً : سلامت افراد ورزشکار و محیط ورزشی را ایجاب کند . این مقرّرات در رابطه با هر رشته ی ورزشی متفاوت است و تحت ضوابط خاصّی است که بعضاً جنبه ی بین المللی دارد.
وکیل پایه یک دادگستری
پیمان محمدزاده
پائیز1397
منابع:
-
سایتهای ورزشی و حقوقی
-
ارشادی فرد، رسول، « حقوق ورزشی »، نشریه : حمایت 5/3/84 .
-
آقائی نیا، حسین، « حقوق ورزشی مسؤولیتهای قانونی ورزشکاران، داوران، مربیان »
-
امامی، حسن،، حقوق مدنی، جلد 2، ناشر کتابفروشی اسلامیه، چاپ سیزدهم، بی تا، 1376 ﻫ.ش.
-
جامعه شناسی ورزش – تألیف سیدمهدی آقاپور .
-
زمینه ورزش شناسی – سیروس جاوید .
-
مبانی روانی اجتماعی در یادگیری مهارتهای ورزشی – مهدی نمازی زاده .
-
ورزش و سیاست – دومینیک مویزی – برگردان علی محمد طباطبایی. ( دومینیک مویزی از بنیان گذاران و مشاوران « موسسه تحقیقاتی روابط بین الملل فرانسه » است و استاد در کالج اروپا در ناتولین در ورشو ).
-
سایت گفتگو – گروه انديشه- نشست « جامعهشناسي ورزش و سياست در ايران» که از سوي انجمن جامعهشناسي ايران در دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران با سخنراني دكتر محمدرضا اسماعيلي برگزار شده (پنجشنبه 23 اسفند 1386).
-
خانم آسیه شمسی مدیرعامل شرکت فرهنگی و ورزشی اروم ورزش ارومیه ونائب رئیس پانکریشن استان آذربایجان غربی .
-
سایر منابع و…